۰۸ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۳۱
کد خبر: ۵۷۲۴۵۷
نقد سریال؛

یادداشتک | تصویری نادرست از متدینین در "کلاه پهلوی"

مهمترین نقد سریال کلاه پهلوی، ضعف در دیالوگ ها و عدم تصویر درستی از گروه روشنفکر مذهبی و قوت در دیالوگ قشر غرب زده است.
کلاه پهلوی

به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، سریال کلاه پهلوی که این روزها از شبکه افق باز پخش می شود، نمایشی است از جریاناتی که در شهر یزد بعد از روی کار آمدن رضاخان و تصویب قوانین تجددگرایی اجباری از جمله پوشش اجباری و منع عزاداری و...

از آنجایی که نقد یعنی زیر و رو کردن و ارزیابی  و نه صرفا تضعیف و عیب یابی، برخی نکات مثبت این اثر را اول و سپس ضعفهایی از این سریال بیان می شود.

از لحاظ فنی و ساخت، کار حساب شده و نسبتا با کیفیتی است، و از هنرپیشه هایی قوی و با تجربه استفاده شد و از لحاظ محتوای کلی که، برشی تاریخی است از برهه تاریک از آنچه بر این مرز و بوم گذشت و خیانت هایی که بر این مردم توسط مهرها و تربیت شده گان انگلیس و مستعمران آن روز امثال تقی زاده ها و فروغی ها و... بر این مردم رفت و نمایشی از فرهنگ  مردم و چگونگی تلاقی فرهنگ تجدد اجباری و روشن فکران و غرب زدگان با جامعه سنتی و دینی آن روزها، کار خوب و ارزشمندی است.

اما نقاط ضعفی که هر اثر خوب و هر هدف خوبی می تواند داشته باشد، از این سریال مستثنی نبود.

در این سریال چند دسته از افراد را به تصویر می کشد، گروهی از مجددان و غرب زدگان از جمله فرماندار و همسرش، گروهی از مذهبی های سنتی و متعصب چون حاج ذبیح الله و گروهی از مذهبی های روشن فکر و به اصطلاح نماد فرهنگ دین اصیل، چون آقا میرزا رضا و همسرش و گروه های فرصت طلب و منافق و نفوذی و خودباخته، امثال صمصام و کریم و عوام مردم.

مهمترین نقدی که برای این اثر هست ضعف در دیالوگ ها و عدم تصویر درستی از گروه روشن فکر مذهبی با آقا میزا و همسرش است و قوت در دیالوگ قشر غرب زده است. به طوری در هر برخوردی میان این دو، یک طرف با شببهاتی به اعتقاد اجباری و حجاب و عدم آزادی زنان و توسعه نیافتگی ایران به این دلایل و... حمله می کند و دیگری در پاسخ صرفا به این که اینها نقشه انگلیس است و نصیحت هایی چون از جهنم بترسید و عاقبت خوبی ندارید، دفاع می کند و در خیلی جاها هم فقط سکوت می کند.

حال آنکه تفکر اصیل دینی، تفکری است که با همان زبان عقلی و منفعت گرایان خود آنها جواب دارد و این دین است که حمله می کند، که یک فریاد صالح ۲۵۰۰ سال قبل از میلا مسیح، سوال از اهداف انسان معاصر هم هست که «أَتُترَكُونَ‏ فى ما ههُنا آمِنينَ؟ فى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها هَضيم ...؟ و تَنْحِتُون مِنَ الْجِبال بُيُوتاً فارِهين؟» و ما می توانیم انسان معاصر را با آرمان های امنیت و رفاه و آزادی با همین سوال مواجه کنیم. که آیا گمان می کنید در این ها رها شد(اتترکون فی ما ههنا آمنین؟) در همین باغ ها و کشت زارها و رفاه و در همین امنیت و...

بنابراین در دیالوگ ها به جای شعارها و نصیحت هایی چون، دست دشمن از آستین تو بیرون زده و از جهنم بترسید، بایستی به آرمان های آنها هجوم آورد و آنها را زیر سوال برد که این آزادی زن جز اسارت و اسیر کردن نیست و حجاب صرفا مخالفت با شرع و سبب بهشت رفتن نیست که اگر هستی راهی است که قانون ها بر آن مستولی است و اگر طبق قوانین جهان و هستی که از حوزه علم بشر بیرون است عمل نکردن خسارت دارد، مسئله اضطرار و افتقار به دین مطرح می شود نه انتظار از دین.

ضعف های دیگری نیز بود مانند نمایش خوشی ها و زیبایی های لذت جویی های قشر بی دین و غرب زده که این ها را مثلا ببینید و آخر داستان خودتان نتیجه بگیرید خیلی بد است.

در هر حال در این فیلم تعریف درستی از خوشی و آرامش حقیقی بدون اضطراب به مخاطبان به ویژه جوانان و نسل امروز جامعه ارائه نشده و تصویری از آن به نمایش گذاشته نشده، در عوض متدینین را افرادی سنتی و عادتی نشان می دهند که توانایی دفاع از باورها و سبک زندگی خود را ندارند./۹۱۸۲۰۰/س

محمد نبی نژاد، طلبه حوزه علمیه قم

ارسال نظرات